Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


F4

خیلیا هستن بعضی شب ها روی تخت گریه می کنند . . .
و شب روی بالشت خیس می خوابن . . .!
خواستم بگم به سلامتیشون . . .
… آرزوی دور شدن اشک از چشمای قشنگشون . . .
آرزوی یه دنیا لبخند روی لب های زیباشون . . .
.
.
.

به سلامتی خودمون، که توی پلک زدنامون
یاد کسایی هستیم، که بد کردن باهامون
.
.
.

سلامتی کسی که دیگه بهش زنگ نمیزنم
اما اگه بفهمم خطش خاموشه دق می کنم :(
.
.
.

به سلامتی خودمون که خیلی وقت ها فقط سکوت کردیم و هیچ حرفی نزدیم
.
.
.

سلامتیه رفیقی که وقتی بهش میگی دلم گرفته بیا بریم بیرون.

یه کلمه میگه: “ساعت چند”

.

.

.

به سلامتی کسی که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت . . .

به سلامتی کسی که دلباخته سفر بود ، اما همسفر نداشت . . .

به سلامتی کسی که زجر کشید ، اما ضجه نزد . . .

به سلامتی کسی که زخم داشت ، ولی ناله ای نکرد . . .

.

.

.

به سلامتی کسی که نفس میکشید اما همنفس نداشت . . .

به سلامتی کسی که خندید ، غمشو کسی نفهمید . .

سلامتی اونایی که هنوز تو شوک رفتن کسی هستن

و نمی خوان باور کنن

اونی که رفت باید می رفت ….

+نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت4:33 PMتوسط یگانه و نگار | |

دلم میگیرد… دلم برای دلم میگیرد
برای غربت غریبانه اش،پذیرش بی چون و چرایش و سهم نه چندان عادلانه اش میگیرد

و دلم برای غمهای دلم می گیرد…

 

میخواهم دل داریش دهم آرام نمیگیرد،میخواهم ندیده اش بگیرم تحمل نمی آورد،

گاه توبیخش میکنم از تمام گردشهای احساس محکومش میکنم و در قفس احساس محکوم به ماندن ،

اما باز دلم برای دلم میگیرد

+نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت4:32 PMتوسط یگانه و نگار | |

زارم میدهی ؛

به عمد ...یا غیرعمد خدا میداند...

اما من آنقدر خسته ام ,

آنقدر شکسته ام که هیچ نمی گویم ...

حتی دیگر رنجیدن هم از یادم رفته است ...

اشک میریزم...

سکوت میکنم و تو ...

همچنان ادامه میدهی...

نفرینت هم نمی کنم ...

 

خیالت راحــتـــــ . . .

شکســـــته ها نفرین هم بکــنند ،

گیرا نیســـت …!

نـــفرین ،

ته ِ دل می خـواهد

دلِ شکســـته هـم که دیگر

ســــر و ته ندارد....

 

+نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت4:32 PMتوسط یگانه و نگار | |

دم از بازی حکم میزنی!

دم از حکم دل میزنی!

پس به زبان قمار برایت میگویم!

قمار زندگی را به کسی باختم که "تک" "دل" را با "خشت" برید!

جریمه اش یک عمر "حسرت" شد!

باخت زیبایی بود!

یاد گرفتم به "دل"،"دل" نبندم!

یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم!

"دل" را باید "بــُـر" زد،

جایش "سنگ" ریخت که با "خشت"

"تک بـُـری" نکنند!

 

+نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت4:31 PMتوسط یگانه و نگار | |

انگار همین دیروز بود

نگاهت می کردم با شوقی انکار ناپذیر،نگاهم می کردی با دیده ای پر از تردید.

لبخندی میزدم پر شورتر از خورشید،اخمی می کردی سردتر از زمستان.

بغضی می کردم به وسعت دریا،لبخندی می زدی به وسعت دنیا.

دیروز و دیروزها نمی دانستم برای چه مستحق این عذابم!

ولی امروز...

نگاهم می کنی با شوق،نگاهت می کنم.

لبخندی میزنی گرم،نگاهت می کنم.

بغضی می کنی جانسوز،نگاهت می کنم.

من فقط و فقط نگاهت می کنم...

نگاهی خالی از لبخند و گریه

نگاهی خالی از بغض و کینه

و تو تعجب میکنی از حال دیروز و امروز،

و من امروز می دانم چرا فقط نگاهت میکنم

فقط نگاهت می کنم تا مبادا...

لبخندی بزنم،بغضی بکنم،اشکی بریزم

تا تصویرت در نگاهم محو شود...

+نوشته شده در پنج شنبه 12 تير 1393برچسب:,ساعت4:31 PMتوسط یگانه و نگار | |

مدیونی بهم بخندی 

ی عکس از خودم توی ادامه مطلبه .........


ادامه مطلب...

+نوشته شده در چهار شنبه 11 تير 1393برچسب:,ساعت1:29 AMتوسط یگانه و نگار | |

فرناز با هر چهارتاشون اینجا حرف زدیخنده

+نوشته شده در سه شنبه 10 تير 1393برچسب:,ساعت4:46 PMتوسط یگانه و نگار | |

بچه های تهران آماده باشین دارم میام تــــــــــــــــــــــــــــــهران با خواهرم  برنامه رو بریزین!!خنده

 

+نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393برچسب:,ساعت5:21 PMتوسط یگانه و نگار | |

میخوام تو ماه رمضون روزه بگیرم درس 4 دیقه مونده تا اذون شب روزمو باز کنم تا خدا بفهمه گل دقیقه 91 چه حالی داره!!!!!!!!!خنده

+نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393برچسب:,ساعت12:27 AMتوسط یگانه و نگار | |

ی وب جدید درس کردیم من و فرناز خوش حال میشم سر بزنینبوسه

5F.loxblog.com

+نوشته شده در یک شنبه 8 تير 1393برچسب:,ساعت11:3 PMتوسط یگانه و نگار | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد